دانش بومی
آمنه مافی تبار
چکیده
منسوجات در عصر قاجار همچون هر دورة دیگر، کاربرد گستردهای در زندگی روزمرة مردم داشتهاند. هدف این پژوهش، بازیابی انواع کاربرد پارچه درخوان و مطبخ قاجاری در مرتبة اول و شناخت چگونگی شیوههای تزیین و تکمیل آنها در مرتبة دوم است. با این حساب مقالة حاضر در پی پاسخ به این پرسش است: چگونه میتوان با استفاده از آرشیو دیجیتالی دانشگاه هاروارد، ...
بیشتر
منسوجات در عصر قاجار همچون هر دورة دیگر، کاربرد گستردهای در زندگی روزمرة مردم داشتهاند. هدف این پژوهش، بازیابی انواع کاربرد پارچه درخوان و مطبخ قاجاری در مرتبة اول و شناخت چگونگی شیوههای تزیین و تکمیل آنها در مرتبة دوم است. با این حساب مقالة حاضر در پی پاسخ به این پرسش است: چگونه میتوان با استفاده از آرشیو دیجیتالی دانشگاه هاروارد، نسبت به بازیابی و تحلیل قطعات پارچهای کاربردی در خوان و مطبخ قاجار اقدام نمود؟ این پژوهش تاریخی، با اتکا بر شیوة توصیفی ـ تحلیلی نسبت به نمونهگیری هدفمند از منسوجات قاجاری با کاربرد در آمادهسازی خوراک و ضیافت آن اقدام کرد و نتیجه نشان داد: پارچه، نقش مؤثری در نگهداری وسایل مربوط به خوراک و پذیرایی آن دوره داشت که در بیشتر موارد با رودوزی زینت میشد. در معدود مواردی همچون سفره و دستارخوان، چاپ قلمکار بسیار کارآمد نشان میداد. هرچند ممکن بود در مصارف آشپزخانهای از پارچههای منقوش مبتنی بر شیوههای بافت، استفاده شود اما کاربرد گستردة روشهای تزیینی تکمیلی بهویژه سوزندوزی و در مرتبة بعد چاپ قلمکار احتمالاً از ابعاد کوچک اکثر این قطعات، جلوة تزیینی و نمایشی آنها در ملاء عام و چهبسا پنهان داشتن کهنگی پارچة مصرفی در برخی نمونه-ها نشأت میگرفته است.
دانش بومی
فاطمه میرزایی؛ آمنه مافی تبار
چکیده
سوزندوزی بلوچ، صورت برجستهای از هنرهای سنتی است که با استان سیستان و بلوچستان، بهویژه نواحی سرحد و مکران تناسب پیدا میکند. هدف این مقاله، طبقهبندی نقوش اصیل و پرکاربرد در بلوچیدوزی جهت دستیافتن به معانی نمادین آنهاست. بدین قیاس پرسش آن است: چگونه میتوان با نظر به اسلوب هنرهای سنتی، نسبت به تحلیل و طبقهبندی موضوعی نقش ...
بیشتر
سوزندوزی بلوچ، صورت برجستهای از هنرهای سنتی است که با استان سیستان و بلوچستان، بهویژه نواحی سرحد و مکران تناسب پیدا میکند. هدف این مقاله، طبقهبندی نقوش اصیل و پرکاربرد در بلوچیدوزی جهت دستیافتن به معانی نمادین آنهاست. بدین قیاس پرسش آن است: چگونه میتوان با نظر به اسلوب هنرهای سنتی، نسبت به تحلیل و طبقهبندی موضوعی نقش در سوزندوزی بلوچ اقدام نمود؟ با این نگاه، پژوهش پیشرو به شیوة توصیفی ـ تحلیلی و با نظر به اطلاعات میدانی (مبتنی بر مشاهده و مصاحبه) و البته مطالعات اسنادی (فیشبرداری و تصویرخوانی) به شیوة نمونهگیری احتمالی از نقوش سوزندوزی بلوچ شکل گرفت و تحلیل دادهها بر مبنای طبقهبندی موضوعیِ برآمده از اسلوب هنرهای سنتی دنبال شد. نتیجة پژوهش در چهل و چهار نقش نشان داد: نقوش سوزندوزی بلوچ بر مبنای طبقه-بندی موضوعی هنرهای سنتی ایران قابل تقسیم هستند. نقوشی که در عین حال که اغلب به صورت تجریدی و با اشکال شکسته و هندسی تصویر میشوند، بر صور و اجزاء انسانی، جانوری، گیاهی و جمادی همچون زیورآلات، اشیاء مصرفی زندگی و مکانها دلالت میکنند و واقعیت زندگی مردم بلوچ، اعتقادات و باورهای ایشان را به تصویر درمیآورند.